نسل نوجوان و جوانی که در دوره همهگیری شبکههای اجتماعی زاده شدهاند، تحت تأثیر این فناوریها، تفاوتهای زیادی با نسلهای قبلی خود پیدا کردهاند. در ادبیات مطالعات انسانی و اجتماعی فناوری به این نسل که شامل افرادی میشود که بین سالهای ۱۹۹۵ و ۲۰۱۲ معادل ۱۳۷۴ تا ۱۳۹۱ خورشیدی متولد شدهاند، بومیان دیجیتال اطلاق میکنند.
با توجه به اینکه این نسل از لحظه تولد، تعامل گستردهای با فناوریهای جدید ارتباطی دارد، ترجیح میدهد همه اطلاعات را از طریق رسانههای دیجیتال دریافت کند و اهمیت کمتری برای رسانههای غیردیجیتال قائل است. طبق آمار، تنها ۱۴ درصد از اعضای این نسل از مجلات استفاده میکنند و ۱۱ درصد روزنامههای کاغذی را دنبال میکنند. حتی تعاملات چهره به چهره را در قالب رسانههای دیجیتال مورد قبول میدانند و ارتباط ویدیویی و اسکایپی برایشان فعالیتی رایج محسوب میشود. این نسل تحت تأثیر استفاده زیاد و همه روزه از انواع فناوریهای رسانهای، از سطح درک فناورانه رسانهای بالاتری نسبت به والدینشان برخوردارند و انتظارات و الگوهای مصرف رسانهای آنان، بهویژه در رسانههای اجتماعی، متفاوت است. تعداد زیاد نوجوانان و جوانان نسل «بومیان دیجیتال»، آنان را به یکی از اصلیترین مخاطبان شبکههای اجتماعی و همچنین فضای وب تبدیل کرده است.
تحلیل رفتار کاربران شبکههای اجتماعی اطلاعات ارزشمندی را ارائه میدهد که میتواند در زمینههایی مانند تبلیغات، ارتباطات اقناعی و مسائل آموزشی و تربیتی، خطمشیگذاری رسانهای، کسبوکارهای رسانهای و سایر حوزههای مربوط به این نسل، مورد استفاده دستاندرکاران، مدیران، پژوهشگران و فعالان قرار گیرد.
داتیس خواجهئیان، سیاوش صلواتیان، شقایق کلی و امیرحسین یزدانی در پژوهشی که با عنوان «الگوی رفتاری نسل بومیان دیجیتال ایرانی در اینستاگرام: یک داده کاوی در کلان داده های شبکه اجتماعی» در شماره ۱ سال ۲۷ فصلنامه «پژوهشهای ارتباطی» منتشر شده تلاش کردهاند با دادهکاوی در کلان دادههای شبکه اجتماعی به الگوی رفتاری نسل بومیان دیجیتال ایرانی در اینستاگرام دست یابند. اهمیت این پژوهش در این است که با شناسایی رفتارهای منحصربهفرد بومیان دیجیتال، دانش اجرای موفقیتآمیز ارتباطات متنوع اقناعی و تعامل با این نسل را برای سیاستگذاران، مدیران، صاحبان کسبوکارها و پژوهشگران فراهم میکند.
فعالیت زیاد بومیان دیجیتال در اینستاگرام
تحلیلهای صورت گرفته در این پژوهش، نظریه بومیان دیجیتال را درخصوص ایران تأیید میکند. یافتههای تحقیق نشان میدهد که بومیان دیجیتال ایرانی، فعالیت زیادی در اینستاگرام دارند و زمانی طولانی از وقت خود را در این شبکه اجتماعی صرف میکنند. سبک رفتاری این گروه بیان میکند نوجوانان قادرند با نظریه فناوریآگاهان از چندین رابط کاربری بهطور همزمان به خوبی استفاده کنند، درحالیکه در بزرگسالان اینگونه نیست.
تحلیلهای صورت گرفته نشان میدهد که در میان فعالیتهای رایج در شبکههای اجتماعی، به اشتراکگذاری تک تصویر بیشترین محبوبیت را دارد. به نظر میرسد از آنجا که اینستاگرام از ابتدا نوعی پلتفرم اشتراکگذاری تصویر به مخاطبان معرفی شده است و سپس امکانات دیگری همچون پستهای ویدیویی و آلبوم تصاویر را اضافه کرده، نوع کاربری آنکه پیش از این برای پستهای تصویری طراحی شده بود، هنوز هم کاربران را بهسمت استفاده از همین پستها ترغیب میکند. از سوی دیگر، میتوان تفسیر کرد که این نسل بهدلیل سرعت فعالیتها و چندکاره بودن، کوتاهترین و کمهزینهترین راه را از لحاظ زمانی برای تعامل انتخاب میکنند. شاید ترجیح اینستاگرام بر شبکههای اجتماعی کاملتر نیز همین باشد.
یافته دیگر پژوهش نشاندهنده این است که بومیان دیجیتال ایرانی، با گذاشتن کامنت و لایک، از بارگذاری پست برای تعامل استفاده میکنند. این امر نشان میدهد که کامنتگذاری بین این نسل از به اشتراک گذاشتن پست اهمیت بیشتری دارد. نتایج بهدست آمده، نشان داده است نوجوانان کمتر از بزرگسالان پست میگذارند و بیشتر آنان کامنت و لایک به کار میبرند. نوجوانان از این طریق سعی میکنند دایره دوستان خود را گسترش دهند، زیرا شبکههای ارتباطی آنان گروههای کوچک و خودمانی نیستند، بلکه اغلب در اینستاگرام به دنبال گسترش ارتباطات خود با کاربرانی هستند که هیچ شناختی نسبت به آنان ندارند و از طریق تعامل در کامنتها و جواب دادن به آنها این شبکههای ارتباطی را ایجاد میکنند.
دیجیتالی شدن؛ فرصتی برای تحول شئون زندگی اجتماعی
درحالیکه حرکت بهسمت دیجیتالی شدن در جامعه ما با سرعت بهنسبت کندی در جریان است، مطالبه این نسل برای دریافت اطلاعات به صورت دیجیتال میتواند فرصتی برای تحول شئون زندگی اجتماعی باشد. یکی از مهمترین عرصهها، دیجیتالیشدن آموزش است تا از حالت سنتی و استاندارد همگانی بهسمت آموزش سفارشیسازی شده، برپایه همآفرینیهای ممکن در بسترهای دیجیتال و رسانههای اجتماعی حرکت کند. پیشنهادی که در این تحقیق ارائه شده این است که طراحان اپلیکیشنها و رسانههای دیجیتال کارکردهایی را در اولویت اجرا قرار دهند که تا مدت طولانی میتوانند سازوکار اصلی ارائه ارزش باشند. علاوه بر این، نتایج نشان میدهند که لازم نیست در طراحی، پیچیدگیهای زیادی لحاظ شوند؛ طراحیهای ساده و امکانات محدود ولی کارآمدی نیز که قابلیت انتقال معنا و ارتباط مناسب را فراهم میکنند، میتوانند مورد استفاده قرار گیرند. تکنیکهایی مانند بازیوارسازی نیز قادرند با استفاده از همین عناصر ساده بهکار گرفته شوند.